فروغ آدمیت

زبان آتش (تصنیف جدید محمد رضا شجریان)  

  

پی نوشت ۱: هنرمند گوهر وجودش را به هر بهائی نمی فروشد.

استاد شجریان! احسنت بر شما! ما می دانیم! عنوان « وطن فروش» برازنده ی همان زشت گفتاران و زشت کردارانی است که زبان آتش نیز گشودند! ... همین!! 

پی نوشت ۲: از دوست گرامی و بزرگوار « سار و سرو » سپاسگزارم، بخاطر روزانه های خوبشون.   

 

نظرات 12 + ارسال نظر
آدم یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 11:05 ب.ظ

سوالات شما را خواندم
با احترام
آدم

سپاسگزارم ..!
یا علی

سینا دوشنبه 16 شهریور 1388 ساعت 02:19 ب.ظ http://ermes3.blogsky.com

آه این بد دهنان باز لجن پاشیدند !
ایل بی شرم بد اخلاقی و هتاکی ها !

استاد شجریان هماره سبز خواهد بود و ماندگار !

مریم دوشنبه 16 شهریور 1388 ساعت 06:37 ب.ظ


سلام سحر خانم گل .
عصر بخیر وشادی ...

ممنونم و سپاسگزار برای گذاشتن این تصنیف توی وبلاگت ، اما من به خاطر مشکل کامپیوترم فعلاً مجاز به دانلود کردن نیستم ! این دستور کسیه که کامپیوتر رو درست کرده ! تا درست شه این کامپیوتره .... بعد از دانلود نظرم رو خواهم گفت ...

...

چه درد است این ؟ چه درد است این ؟ چه درد است ؟

شعرش خیلی قشنگ بود چند بار خوندمش !
از جناب سار و سرو هم ممنونم بابت این شعر بسیار زیبا .

چرا در هر نسیمی بوی خون است ؟
چرا زلف بنفشه سرنگون است ؟
چرا سر برده نرگس در گریبان ؟
چرا بنشسته قمری چون غریبان ؟
چرا پروانگان را پر شکسته ست ؟
چرا هر گوشه گرد غم نشسته ست ؟
چرا مطرب نمی خواند سرودی ؟
چرا ساقی نمی گوید درودی ؟
...

سلام مریم عزیز
وقت شما هم بخیر و نیکی ....

امیدوارم هر چه زودتر مشکل کامپیوترت رفع بشه

جناب سار و سرو مطالب بسیار زیبایی در وبشون دارن! خصوصا دلنوشته های منحصر به فرد و بسیار زیبا! پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید..

راحله سه‌شنبه 17 شهریور 1388 ساعت 01:28 ب.ظ http://www.raheleh-p.blogfa.com

سلام سحر جان
ممنون دانلودش کردم و گوش دادم و احساس غرور و افتخار کردم به داشتن چنین استادی .
تو مصاحبه ی چند شب پیشش بود تو صدای امریکا فکنم میگفت اول میخواسته اینو تو یه دستگاه دیگه بخونه ولی دیده اصلا نمیشه و فقط دستگاه شور جواب دهنده این حس استاده و واقعا میبینی یه حس سرشار از شور و هیجان به آدم دست میده که قلبش تو سینه به تالاپ تولوپ می افته.

سلام ...
خواهش می کنم. درسته! داشتن چنین استاد و هنرمندی باعث افتخاره.
خوشبختانه مصاحبه ی استاد رو با صدای آمریکا دیدم. بی تردید این اثر استاد مثل سایر آثارایشان ماندگار خواهد شد. این تصنیف به نظرم فراتر از زمان و مکان باشه و هرجا که ظلمی باشه میشه ازش استفاده کرد و تلنگری هست برای تمام ظالمان جهان!

آهنگر سه‌شنبه 17 شهریور 1388 ساعت 08:16 ب.ظ http://sabtegonah.blogfa.com

سلام سحر خانوم

من فکر می کنم تفنگم رو بردارم بهتر باشه تا منتظر بمونم دشمنان تفنگشون رو زمین بزارن.

یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
دقت کنید دوست عزیز! در حال حاضر زبان ما زبان آتش نیست!

یا علی

مریم پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 06:45 ب.ظ http://najvayeney.blogfa.com

احسنت به شجریان که همیشه کولاک میکنه
و درود و سپاس به/از سار و سرو..
ممنون

احسنت به هر کسی که مثل استاد، درد مردم رو حس می کنه!
و عکس العملی به جا و شایسته نشون میده!

می می جمعه 20 شهریور 1388 ساعت 12:45 ب.ظ

سلام سحر جون
می تونی بگی این آقای شجریان که خیلی هم مورد احترام من
هست و آثار هنریش هم با ارزش ، چرا این تصنیف رو زمان شاه وقتی جوونای ما رو می کشتن نخوند ؟
شاید ایشون اون وقتا داشتند آثر هنری تولید می کردند تا یه وقت با مرگ اون جوونا آثارشون از بین نره و ماندگار بمونه .
فکر نمی کنی ایشون هم تحمل نکرد و خودشو فروخت ؟
ای بابا ول کن اینا کین که من و تو بخوایم وقتمون رو براشون بذاریم که چی خونده و چه غلطی کرده .
حالا ببینم خوبی ؟ با کارات چطوری ؟
حتما میام سراغت ببینمت .
فعلا بای

سلام می می!
جوابی به سوال شما نخواهم داد! چون بخوبی در این چند ماه گذشته درک کردم و به من ثابت شده که منطق افرادی چون شما که حتی جرات نوشتن نام و نشان خودشون رو ندارن، چیه؟! جز بی منطقی چیزی از شما ندیدم. پس الزامی برای بحث با شما نمی بینم.
زمان ثابت میکنه که کی خودش رو فروخت و چه کسی آزاده باقی موند! صبوری کنید ..

ضمنا دوستی با شما رو به یاد ندارم!!
خدانگهدار ...

راحله جمعه 20 شهریور 1388 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.raheleh-p.blogfa.com

سلام سحر جان
گمان کنم کامنت دونیت کامنتم رو خورد!!!
به هر حال اومدم ازت تشکر کنم و بگم دانلودش کردم گوشش دادم و لذت بردم و بالاتر از آن چیزی باز در درونم خروشیدن گرفت .
همچنین
امیدوارم از این شبهای قشنگ نهایت استفاده رو بکنی.

سلام راحله جان ..
شرمنده شدم بخدا .. (لبخند)

آدم برفی یکشنبه 22 شهریور 1388 ساعت 01:48 ب.ظ http://mahfele-khial.blogsky.com

سلام
امیدوارم طاعات و عبادات شما دوست عزیزم مورد قبول خدا باشه
آرزومند بهترینها
التماس دعا

سلام دوست خوبم
چه عجب از این طرفا (لبخند)
ممنون از لطفت. طاعات شما هم قبول.
....

فرصت سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 12:26 ب.ظ http://stensakh.blogfa.com

مراقب گفتارمان باشیم عالیجنابان!!
این خس و خاشاک طوفانی می خواهد تا روزی برخیزند و خار چشم دشمنان چشم تنگ گردند
در سرایی که پاسخ اندیشیدن چماق است و سلول تنگ «زبان آتش» زبانهای ماست .
سلام (لبخند)

سلام و سپاس ...

کلاس دوست داشتنی سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 09:51 ب.ظ

سلام به صبح صادق
متشکرم از لطف تون .
راستی کتاب ولایت فقیه امام خمینی رحمه الله رو مطالعه فرمودید ؟
از این که اهل فکر و مطالعه هستید خیلی خوبه !
امیدوارم راه روشن در اقبال الهی نصیبتون شود .

سلام ..
سپاسگزارم از لطف و حضور شما

متاسفانه هنوز کتاب مذکور را مطالعه نکردم! اما قطعا بزودی مطالعه خواهم کرد و اگر سوال و یا ابهامی ایجاد شد! مزاحم اوقات شریف شما خواهم شد. یقین دارم با صبر و بزرگواری، پاسخگوی سوالات و یا انتقادات احتمالی من خواهید بود.

پیروز و سربلند باشید.

آهنگر چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 01:14 ب.ظ

سلام سحر خانوم

من برای دور شدن از افکار منفی اون وبلاگ رو تعطیل کردم.
و الان توی یه وبلاگ دیگه فقط با اقام امام زمان عشق بازی میکنم.
خوبی ثبت گناه برای من این بود که به این نتیجه برسم برای ترک گناه باید اون رو دور ریخت.
در مورد زبان اتش باید بگم که من نه سبزم نه آبی نه زرد فقط امام زمانیم. دست و دل و توان و هر چی که دارم آماده برای همراهی با آقا امام زمانه البته این به ملیت ایرانی من هیچ لطمه ای نمی زنه.
چون عشقم به ایران انقدر زیاده که از فرط استرس تو جریان انتخابات زخم معده گرفتم و اگر تشخیص حق رو با یکی از طرفین میدیدم ساکت نمی نشستم ولی چکنم که بگفته قدیمی ها سگ زرد برادر شغاله و این دعوای انتخابات سر پتوی ملاست.

چند سال پیش تو خواب دیدم توی یه جاده هستم و مردم مشغول کارشونن. پرچم آقا امام زمان بصورت نامرئی تو آسمون بود و از اون جمعیت فقط من بودم که اون رو میدیدم یکدفیه پرچم برای عموم قابل دیدن شد و من فریاد میزدم : امام زمان ظهور کرد ُ امام زمان ظهور کرد . اما هیچ کس اعتنا نمی کرد.
نصف خواب تا حالا تعبیر شده.منتظر نصف دیگه اونم.

سلام

در کتابی می خواندم که شمس تبریزی:
« رستگاری را در گرو تهذیب نفس می داند. تهذیب نفس یعنی پاک کردن چرک درون، که ذره ای از چرک اندرون آن کند که هزار چرک برون نکند. اگر چرک برون را با آب می شویند چرک درون را با اشک باید شست، با آب دیده ».

وبلاگ جدید مبارک.

بحث انتخابات و حق و ناحق بودن طرفین آن، مجال دیگری می طلبد. اما آنچه مشخص و گویاست این است که: بسیاری از معترضین، مثل من و شما، طرفدار شخص و یا گروه خاصی نیستند!
مردم آزادی و حقوق از دست رفته ی خویش را می طلبند! صداقت می خواهند، آزادی بیان و بعد از آن را می خواهند، امنیت می خواهند! ولایت فقیهی عادل می خواهند! حکومتی را می خواهند که اگر دم از اسلام می زند به اصول آن وفادار و معتقد باشد!

در مورد خواب هم، امیدوارم ختم به خیر شود.
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد