مرگ چه می کند؟

   

۲۳ مهرماه ۱۳۸۶: 

 

« همیشه با خودم می گفتم:  

چرا آدم ها از مردن و نیست شدن می ترسند؟!  

دلیلش چیه که اکثرا اینجوریند!؟ 

یک جایی خوندم ... 

وقتی خدا در درون آدم یک چیزی رو بصورت فطری قرار میده ...  

دلیل خاصی داره و ما با کمی دقت به راز اون پی می بریم.  

مثلا وقتی حس عشق رو میذاره حتما معشوقی باید باشه! 

حس گرسنگی رو میذاره ... حتما غذا وجود داره! 

ما چرا باور نمی کنیم که می میریم و نیست می شویم؟ 

فکر می کنیم و حس می کنیم همیشه جاودانیم 

پس قطعا ما جاودان خواهیم شد و جاودان خواهیم ماند 

برای همین مرگ به معنای نیستی وجود نداره 

و ما همیشه به جاودانگی، فطرتا فکر می کنیم! » 

 

پی نوشت ۱: نویسنده ی جملات بالا من نیستم. 

پی نوشت ۲: عنوان مطلب، برگرفته از خطبه ی ۲۱۴ نهج البلاغه است. 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
محسن یکشنبه 11 بهمن 1388 ساعت 07:34 ق.ظ http://graphicpars.blogfa.com/

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
جنازه ام چو بینی مگو فراق ، فراق
مرا وصال و ملاقات، آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع ، وداع
که گور پرده ی جمعیت جنان باشد
فرو شدن چو بدیدی ، بر آمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد؟
کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست؟
چرا به دانه ی انسانیت این گمان باشد

سار و سرو یکشنبه 11 بهمن 1388 ساعت 07:52 ق.ظ

سلام
نمی‌دانم چرا نوشته‌تان مرا به یاد داستان سلطان محمود غزنوی و پسرک هندی انداخت! داستانی که مولانا با تبحر فراوان نتیجه‌ای درباره‌ی مرگ گرفته است.
سربلند و سرفراز باشید!


سلام
دیدگاه مولانا در خصوص مرگ، بسیار قابل توجه و زیباست!

مریم دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 12:39 ق.ظ

سلام عزیز ... (لبخند)

اول بگم قشنگ بود ! ممنونم !

و بعد اینکه من همیشه وقتی به مرگ فکر میکنم !این میاد تو ذهنم که مرگ به عقل ِجسم انسان که نه ! به روحش آگاهی و بینشی میده که وقتی زنده است ! اون آگاهی رو نداره ! ...جیزهایی رو میبینه که وقتی زنده است از حقیقت نهفته در اونها غافل بوده و بعد از مرگ پی به اونها میبره ! و مهمترین دلیلم اینکه وقتی عزیزی فوت می کنه تنها دست جسمش از دنیا کوتاه میشه اما حقیقت اینه که روحش به هر آنچه که ما انجام میدیم و عمل میکنیم آگاهه !
یه چیز می گم نخند ! همیشه فکر میکردم اگر ارتباطی حقیقی بین این دنیا و دنیای بعد از مرگ وجود داشت ! خیلی از ما انسانها آگاهانه تر به زندگی مون ادامه میدادیم ! ( البته منظورم اسرار الهی نیست !!) منظورم تلنگر واقعی که لازمه به انسانها زده بشه تا بفهمیم که دنیا فانی و نابود شدنی استِ! یادمون نره که این دنیایی است پر زرق و برق برای امتحان نه برای ماندن همیشگی !!


چند وقت پیش توی بهشت زهرا بین قبرهای آماده ای که اون جا وجود داره ایستاده بودم ! به مرگ خودم فکر کردم و اینکه من نیز یه روزی خواهم مرد ویکی از این قبرها مرا در آغوش خواهد گرفت !و راه بازگشتی ندارم ! مگه نه اینکه همیشه دنبال یه فرصت می گردیم برای جبران و بهتر کردن و روبه راه کردن کارها ! به خودم گفتم مریم فکر کن همین الان فرصت آخر توست چی کار میکنی ؟؟؟!! و ... گاهی اینگونه اندیشیدن بهم یه حسی میده حسی که نمیدونم اسمش رو چی بزارم اما میدونم ترس نیست ! وحشت نیست ! شایدم احساس پوچی ، پوچی دنیا !حس بی ارزشی ! نمیدونم اسمش رو چی بزارم !اما میدونم در مرگ امیدی هست به اسم وصال ! البته اون هم شرایط خودش و داره که باید مسلم بود و تسلیم ! ...

حالا من سوال دارم ! چرا هر وقت اسم مرگ میاد به دنبالش بهشت و جهنم میاد ؟ مگه نه اینکه بهشت برین هم یکی از نعمت های خداست که بعد مرگ و معاد نصیب صالحان و پاکان و ... میشه ! خوب پس این وسط عشق به خدا و معنای واقعی رسیدن به عشق حقیقی چیه؟! و اینکه مگه کسی که دنبال عشق خداست نباید دل به هیچ چیز ببنده ؟! پس دل بستن به بهشت و امید به اون چرا در مرحله ی اول اعمال انسانهاست ؟؟؟!!چرا همیشه به پاداش فکر میشه نه اونچه که خواسته شده که با اندیشیدن بهش برسیم ؟؟! آیا این هم فطریه ؟ و چرا فطرت همیشه در رسیدن ظاهری تعریف میشه ؟!
و اینکه همین جاودانگی که ازش صحبت می کنیم در زندگی در بهشت خلاصه میشه یا در رسیدن به عشق حقیقی یعنی خدا ؟!!

بازم پر حرفی کردم ! (خنده )
شب خب و خوشی رو برات آرزو دارم ! شب بخیر ...

سلام مریم عزیزم
حرفهات به دلم نشست!
اگر اجازه بدی پاسخی ننویسم؟! و فقط سکوت کنم!

جواب این سوالات و صحبت ها رو میذارم به عهده ی نویسنده ی جملات!

بهزاد یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 11:57 ب.ظ

سلام
بسیار خوب بود
موفق باشی

سلام و سپاس از لطف شما

بهزاد یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 11:59 ب.ظ http://www.lucid-dream.persianblog.ir

سلام
ببخشید دوست عزیز از این مطلبت خوشم آمد. اگه اجازه بدی این مطلب را در وبلاگ خودم هم بگذارم و اگر نه که به وبلاگم خبر بده
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد