تقدس غذا

بایزید گفت: گرسنگی ابری است، چون بنده گرسنه شود، بر دل باران حکمت بارد.۱


در تمام ادیان، روزه و ریاضت وجود دارد و این رنج جسمانی، همیشه با جشنی از غذا پایان می گیرد و غذایی که به عنوان افطار صرف می شود در حکم ماده ای مقدس انگاشته می شود.

وجود روزه و امساک در آیین ها و ادیان به گونه ای بر تقدس غذا و درک وجه قدسی غذا به عنوان یک نعمت است. این وجه قدسی را روزه دار در لحظه ی صرف اولین لقمه ی افطار احساس می کند و آنچه که بیرون از زمان روزه غالبا بر قوه ی شهویه متکی بوده، جنبه ای روحانی به خود می گیرد.

این اولین لقمه را می توان با تبرک اولیا و عرفا مقایسه کرد که معمولا غذایی شیرین از جمله قند و حلوا را با نفس خود تبرک می کنند و صرف کننده، نفس قدسی این قدیس یا قدیسه را از طریق ماده ی تبرک شده به خون خود و از خون خود به روحش می رساند و فیض می برد. ۲


ستایش ویژه ی درگاه اوست که ماه رمضان را ماه روزه و ماه سلم و صلاح و ماه طهارت و ماه تهذیب و ماه نماز و عبادت قرار داد. آنچه در ماه های دیگر حلال است، در این ماه تحریم شده تا عظمت و جلالش آشکار شود و خوردن و آشامیدن را در این ماه به وقت ویژه ای اختصاص داد تا کرامت و حرمتش بر ملا گردد ... ۳


اوست که باغ هایی آفرید متکی به داربست و بدون اتکا از داربست و درختان خرما و کشتزار، با طعم های گوناگون، زیتون و انار همانند، در عین حال ناهمانند. چون ثمره آورند از آنها بخورید و روز برداشت محصول حق (زکات) آن را نیز بپردازید و اسراف مکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد. (انعام/ ۱۴۱)



پی نوشت: با کمی دقت و تفکر، اهمیت خوردن و نخوردن و جایگاه غذا را در زندگی بشر در ذهن مرور می کنم! بزودی خواهم نوشت، از:

فرهنگ تغذیه در اسلام، غذا در سنت ایرانی، اسطوره و خوراک، کودکان کولی و جستجوی غذا، نان ترکمن، تمدن تخم مرغ و ...


منابع:

۱- نوربخش، جواد؛ بایزید بسطامی، انتشارات: یلدا قلم ۱۳۸۰

۲- حسن زاده، علیرضا؛ خوراک و فرهنگ، انتشارات: مهر نامگ ۱۳۸۷

۳-فاضل، جواد؛ صحیفه ی سجادیه، انتشارات: پارسایان ۱۳۸۲




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد