نه خواب بودم و نه بیدار..

در آن میانه ها.. در میان عالم خواب و بیداری

آن جا که نه فصل بود، نه رنگ، نه آغاز بود، نه پایان

در ژرف ترین عمق وجود! 

لبخند تو جاری شد

که گویی تشنه را آبی و مرده را جانی بود...



نظرات 2 + ارسال نظر
کلاس دوست داشتنی پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 12:10 ب.ظ

به به
سلام به دوست قدیمی و یا شاید باستانی کلاس دوست داشتنی !
خوشحالم خوبید و همچنان ذوق هنری شما همراهی می کند شما رو !
ممنونم از شما !

شاید خداوند صحرا را خلق کرد تا انسان بتواند با دیدن نخل تبسم کند!

جوان گفت: نمی توانم زندگی را در صحرا بیابم. می دانم وجود دارد، اما نمی توانم پیدایش کنم!
کیمیاگر پاسخ داد: زندگی، زندگی را جذب می کند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد