مرگ چه می کند؟

   

۲۳ مهرماه ۱۳۸۶: 

 

« همیشه با خودم می گفتم:  

چرا آدم ها از مردن و نیست شدن می ترسند؟!  

دلیلش چیه که اکثرا اینجوریند!؟ 

یک جایی خوندم ... 

وقتی خدا در درون آدم یک چیزی رو بصورت فطری قرار میده ...  

دلیل خاصی داره و ما با کمی دقت به راز اون پی می بریم.  

مثلا وقتی حس عشق رو میذاره حتما معشوقی باید باشه! 

حس گرسنگی رو میذاره ... حتما غذا وجود داره! 

ما چرا باور نمی کنیم که می میریم و نیست می شویم؟ 

فکر می کنیم و حس می کنیم همیشه جاودانیم 

پس قطعا ما جاودان خواهیم شد و جاودان خواهیم ماند 

برای همین مرگ به معنای نیستی وجود نداره 

و ما همیشه به جاودانگی، فطرتا فکر می کنیم! » 

 

پی نوشت ۱: نویسنده ی جملات بالا من نیستم. 

پی نوشت ۲: عنوان مطلب، برگرفته از خطبه ی ۲۱۴ نهج البلاغه است.