من حق انتخاب دارم!

پیش در آمد: خطوط آبی رنگ، جملات قصار بنده است! (لبخند) و پی نوشت ها، حرفهای دلم!

 

این روزها ... 

 

- خوب شده؟! 

- بد نیست! مبارکه! 

- رفتم  پیش ...! نوبت گرفتیم.. نفری 8 هزار تومن! البته با تخفیف! 

- خوبه!! تنوعه دیگه!  

- خیلی شلوغ بود! چه خانوم هایی! چه مدل هایی! 

- لبخند! 

 

پی نوشت:  8 هزار تومن!؟؟!! آخرین بار که رفتم آرایشگاه، نرخ ها اینجوری نبود!  آخه دختر جون! موهای به این زیبایی رو چیکار کردی!؟ شدی شبیه جنگجو های مغول!! من چی بگم آخه! بگم زشت شدی؟! تو یک خانوم تحصیلکرده ای! درآمد خوبی داری! چقدر لباس!!؟ چقدر ...! چقدر ...! چقدر جای کتاب و سایر محصولات فرهنگی تو اتاقت خالیه!! وای! وای! حیف! 

 


 

- امسال هم می شوری؟! 

- آره! لبخند 

- برو بابا! حوصله داری!  

- تو برو بابا! حوصله نداری! لبخند 

- زنگ بزن شرکت های خدماتی بیان تمیز کنن. 

- نه! دلم می خواد خودم تمیز کنم! 

- آخه سخته! شستن اینهمه دیوار! اینهمه کار!

- به مرور انجام میدم.. خسته نمیشم. خسته هم بشم مهم نیست! 

- من که اصلا کار کردن دوست ندارم! 

-!!! چرا؟! با کار باید زندگی رو ساخت! نمیشه که!  

 

پی نوشت: کار کردن لذت داره! اما نمی دونم چرا بعضی ها ازش فرار میکنن! علاوه بر لذت، درس های بزرگی هم به انسان میده! وقتی کار میکنی می تونی فکر کنی! و این خیلی خوبه! یادمه یه روز موقع ظرف شستن به کار دستهام دقت کردم! هماهنگی، نظم و سرعت! در حین ظرف شستن برام عجیب بود! .. چند روز قبل، وقتی غبار قسمتی از خونه رو تمیز میکردم به این فکر افتادم که قراره روزی وجود من هم تبدیل به چنین گرد و غباری بشه!! و یا موقع تمیز کردن دیوار به این فکر میکردم که چطور اینهمه کثیفی از سال قبل تا الان روی دیوار نشسته و من متوجه نشدم!  اروم و به مرور زمان آلوده شده! و من غافل بودم! نکنه یه روزی برم سراغ قلبم و یا پرونده ی روزهای سپری شده ی عمرم! و ببینم آلوده است! و فرصتی برای جبران نداشته باشم!  

با این اوصاف کار کردن خیلی خوبه! لبخند 

 

 


 

- خدایا! همه ی مریض ها رو شفا بده! همه ی جوون ها رو خوشبخت کن! همه ی بی خونه ها رو خونه دار کن! همه ی دشمنان اسلام رو نابود کن! ظهور امام عصر رو نزدیک کن! و ... و ... 

 

پی نوشت: فرمان! فرمان! فرمان! فرمانروا شدیم گویا!! اغلب ما خانوم ها! تو روضه ها، دست های پر النگو رو خوب می بریم بالا! بعد شروع میکنیم به دستور دادن به خدای بزرگ! من اسم اینارو دعا نمیذارم! وقتی به این جملات میگم دعا، که از سر درد باشه! حقیقی باشه! مثلا وقتی میگم: خدایا! همه ی مریض ها رو شفا بده! کاری هم انجام بدم! چه کاری از من ساخته است برای شفای یک مریض!؟ هر کاری ساخته هست انجام بدم! و باقی ... 

گفتن برخی جملات برای انسان ایجاد مسئولیت میکنه!  

 

ادامه دارد ...