نغمه سکوت

کلمات، مرز اند

کلمات، حجاب اند. 

سکوت، خالی شدن نی است از زواید و اضافات 

آنگاه که خالی می شوی 

نفس نایی از تو می گذرد، 

نغمه خوانت می کند 

و شکوه زندانی شده در تو را می رهاند. 

تو این نغمه را وسیله ای بیش نیستی 

نغمه سرا کس دیگری ست. 

این نغمه که در سکوت و از سکوت بر می خیزد 

آخرین تجربه متعالی زندگی خاکی ماست. 

این صدای بی صدا، شکوفایی آگاهی بشری است 

هیچ صدایی نمی تواند این بی صدایی را بشکند 

هر اندازه که فضای جان خلوت تر و پاک تر شود، 

طنین این موسیقی نیز شفاف تر و مخملی تر می شود. 

این صدای بی صدا، هاله ای است قدسی 

که به دور قلب می پیچد؛ 

همچون نسترن که در بهاران 

درخت را در آغوش می گیرد  

و او را غرق بوسه هایی از جنس شکوفه می کند. 

  

نویسنده: مسیحا برزگر