عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی
عشق داند که درین دایره سرگردانند
...
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کارور نه مستوری و مستی همهکس نتوانندگر به نزهتگه ارواح برد بوی تو بادعقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند....
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زدسلام سحر جون.
ولی ولی چی؟آهان پایینش نوشتین حواسم نبود
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همهکس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
....
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
سلام سحر جون.
ولی
ولی چی؟
آهان پایینش نوشتین حواسم نبود