دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

سار و سرو یکشنبه 13 اردیبهشت 1388 ساعت 04:37 ب.ظ

اسبِ ذهن، چه سفرهای شیرینی می‌کند
وقتی این عکس‌های بی‌رنگ جلوی‌ش نقشه‌ی راهی؛
می‌شوند به مقصدی در رویا!
------
و او هم‌چنان هست که هست!
ما هم باید از هستِ او، باشیم و بمانیم!

آدم دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 ساعت 08:03 ق.ظ http://b4adam.blogfa.com/

عکسای با حال بودن
ضمنن به بهونه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران قراره هر کسی کتابی رو که خودش استفاده و حالاتش رو برده رو معرفی کنه تا من و بقیه به لیست خرید کتابای نخونده و واجب القرائه ی خودمون اضافه ش کنیم و بعدن با خوندن هر جمله و کیفور شدنمون به جون شمای معرف دعا کنیم.
منتظریم

راحله دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 ساعت 05:27 ب.ظ http://raheleh-p.blogfa.com

چه عکسای قشنگی بودن!
سلام

سلام
ممنون ..
حقیقتش این عکس ها و اون مصرع شعری که عنوان مطلب هست، حکایت عجیبی تو ذهنم ساخته!

رضا سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388 ساعت 09:49 ب.ظ http://rezasoltany.blogfa.com

عکسهای جالب است

ممنونم از حضورتان

میثم چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 01:51 ق.ظ http://meysamgholami.blogfa.com

تلاشم در فهم ٬ تلاشی ستودنی بود !

دوست عزیز ..
آنچه در مرور تاریخ! و گذر ایام، برایم قابل توجه است و در این پست نیز مورد اشاره
توجه به حضور پروردگار است! حضوری لطیف، آشکار و همیشگی!

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

یاسر چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 08:45 ق.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی
خوبی؟
می بینی؟ قدیما چه جوری بوده. ما الان کلی نعمت داریم که ازش غافلیم. مگه نه؟

بیا اونورا

سلام
خوبم ، متشکر
امیدوارم شما هم خوب و سلامت باشید
درسته .. ما خیلی کم قدر نعمت هامون رو می دونیم! و اصولا بی توجه هستیم به اینکه چه انسان های زیادی رنج بردن و زحمت کشیدن! برای ایجاد امکاناتی که در حال حاضر داریم ...

عبید پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1388 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.obaid.blogfa.com

سلام خسته نباشی . وب قشنگی داری. موفق باشی