سلام سحر خانم من واقعا ناراحت شدم آخه می دونید منم 2 ماه بیشتر نیست که پدر بزرگم رو ز دست دادم . روح همه پدرها شاد من وب شما رو لینک کردم خوشحال می شم که من سر بزنید .
سلام از لطف شما ممنونم. روح پدر بزرگ عزیزتان شاد و قرین رحمت پروردگار
از اینکه غمگین و متآثری متاسفم، کاش میتونستم پیشت باشم و اونجوری که باید با هم حرف میزدیم. با توجه به مفاد این پست باید در 28 سال پیش حداقل 7-8 سالی میداشتی که هنوز عطر پدر یادته و در نتیجه باید دختر بیش از حد پر احساس و عاطفی ای باشی که هنوز تا این اندازه دلت پیش خاطرات اون موقع هاست.
معلوم میشه اونجورهام که فکر میکردم نمیشناختمت، و دنیای مجازی تو گسترده تر از عمر کائناته، هر جور که صلاح خسروان باشد، من هنوز پشت درم. دلم میخواست یک دعوای حسابی راه بندازم ولی وقتی نگاه به تو و دوستات میکنم با خودم میگم، با کی میخوای دعوا کنی؟ هنوز بسست نیست؟
غمگین و متاثر نیستم! و نیازی به تاسف شما نمی بینم دوست عزیز ناشناس! هر چند از دلسوزی ناخوشایند شما، سپاسگزارم.
شناخت انسان ها کار ساده ای نیست!! بیشتر دقت کنید! علت علاقه و انگیزه ی شما به دعوای حسابی را متوجه نشدم و دلیلی برایش نیافتم! اگر در خصوص مسائل سیاسی که بازتاب اندک و موقتی در وبلاگم داشت! صحبت و یا انتقادی هست، استقبال می کنم( و یا سایر موارد) . در غیر این صورت من حریف مناسبی برای دعوا با شما نیستم! درباره این جمله: « کاش میتونستم پیشت باشم و اونجوری که باید با هم حرف میزدیم» باید عرض کنم: لطفا حد و حدود خودتون رو تشخیص بدید! اگر باز هم تکرار بشه ناچارم خلاف رسم ادب رفتار کنم و از توجه و تایید نظرات شما خودداری کنم.
روز پدر ... روزی که برای همه ی پدر هاست . همه ، چه اونهایی که نیستند، مثل پدر عزیز شما و مثل پدر عزیز و رفته ی من ... و چه اونهای که یه نعمت بزرگی اند برای دخترها و پسرها شون ...برای خانوادشون ...
اما نبود پدر برای دختر سخت تره خیلی ، معمولا دخترا بابایی میشن و پدر ها هم محبتشون نسبت به دختراشون چیز دیگه ایه ...
عزیز ِ من ، سحر جان مطمئنم که پد شما هم الان روحشون پیش شماست ... مهم اینه که قلبت همیشه جایگاهش باشه و ایشون توی قلب شما زنده هستن ...
روحشون شاد و یادشون گرامی ... .
نمی دونم چی بگم به شما ...
انسانهایی که پاک اند تو این دنیا وقتی میرن پیش خدا به جاهایی خوبی میرسند .. مطمئن باشید که پدر شما هم الان جاهای خوییه .. ایشون الان تو آسمون پیش خدا هستند و این خلی قشنگه خیلی ... نبود عزیزان برای ما تلخ ... اما وقتی فکر میکنم که خدا با اونهاست ، آرامش میگیرم ...
اما بهترین هدیه ای که میشه برای ایشون داد خوندن قرآن و نمازه و ...
بغضی عمیق و غریب در گلوست ، منتظر بهانه ای است ... چند روزی هست که دلم بهونه ی بابام و میگیره ... چیزی نمیگه اما...
سلام دوست مهربان و دوست داشتنی من از اینکه باعث ناراحتی شما شدم بسیار شرمنده ام! روح بزرگ و پاک پدر بزرگوار و عزیزت شاد
حکایت کوتاهی در نهج البلاغه خوندم که تاثیر زیادی در ایجاد آرامشم داشته. شاید خونده باشی. اما یاد آوریش در اینجا لطف خاصی داره!
« حضرت در تسلیت به بازماندگان مرده ای فرمودند: مرگ از شما آغاز نکرده و به شما هم پایان نمی پذیرد. آیا این دوست شما که مرده است سفر نمی کرد؟ پاسخ دادند: چرا مسافرت می کرد! حضرت فرمود: فرض کنید به یکی از مسافرت هایش رفته است، اگر بازنگشت، شما پیش او می روید».
اون جمله ی "پیشت میبودم" رو به دیگران، اشتباه تفهیم نکنین شما که خوب میدونین نه من اونقدرها بچه ام و نه شما انقدرها مسن. خلاف ادب؟ شما و خلاف ادب؟ دور از جونتون چنین چیزی دیگه خلاف ادب نیست، توهین به شعور ادمها فقط به این دلیل که میتونین کجاش خلاف ادبه؟ دعوای حسابی لاجرم با شما نبود، در واقع اشاره به شما و دوستاتون نشانه ی یک نتیجه گیری از حرکتی نابرابر بود که خوب قرار شد مرتکبش نشم. استقبال شما رو در انواع و اقسامش دیدم و از صحت و سقم گفته ها و کرده هاتون با خبرم، اجازه بدین از شما تشکر کنم و در ضمن اینرو هم بگم که انتقاد در کار نیست چون من خودمو برتر از دیگران نمیدونم و به درک و شعور همه احترام میزارم و این شما رو هم در بر میگیره. لطفآ منو تحدید به جواب دادن نکنید. "در این دنیای مجازی که......!" تو فکرم این حرف کی بود؟ اگه یادم اومد بهتون میگم.
قصدم تفهیم اشتباه به دیگران نبود! شما مخاطب من بودید نه دیگران! و طبیعتا باید متوجه منظور من شده باشید! من هیچ شناختی از شما ندارم دوست عزیز! و فکر می کنم شما من را با کس دیگری اشتباه گرفته اید!! زودتر می گفتید که با من دعوا ندارید تا بهتر و راحت تر صحبت کنیم! شاید بهتر بود در این مدت با حرف ها و کنایه هایتان آزارم ندهید تا اینگونه جبهه گیری نکنم. شفاف صحبت کردن را بیشتر می پسندم.
هر نوع انتقاد و پیشنهاد منطقی را می پذیرم و حرفهایتان را خواهم شنید. از نگاه من انتقاد کردن توهین به شعور دیگران نیست. کمک کردن به دیگران برای بهتر دیدن و بهتر رشد یافتن است.
نه سحر جان ؛نه تو باعث ناراحتی من شدی و نه اونطور که فکر میکنی من ناراحتم !اتفاقا ! خوب ِ خوبم ... شادم و شاد .. گفتم ، چند روزی هست که بهونه گیر شدم .. بیخیال ...!
***** *****
امشب از ره میرسد بزرگ مردی چون علی (ع) و دست میدهد به هر که فریاد برآورد مدد یا علی (ع)
عیدت مبارک عزیزم ، امیدوارم بهترین لحظات و شاد ترین لحظات پیش روی شما و خانواده ی محترم شما باشه ...
امیدوارم خود ِ بزرگ مردش شما رو به آرزوهات برسونه ...
یا علی ...
سلام خوشحالم که باعث ناراحتی شما نشدم. عید شما هم مبارک پیروز و شاد باشی یا علی
سلام نمایشگاه دستبافتهای عشایر ایرانی سرشار از زیبایی و هنر ناب ایرانی است.
سلام متاسفانه امکان بازدید از نمایشگاه را ندارم. اما می توان زیبایی و شکوه این نمایشگاه را به راحتی تجسم کرد! هنر و مصنوعات عشایری تاثیر پذیری زیادی از فرهنگ، اعتقادات و طبیعت دارد! که قطعا باعث افزایش کیفیت و جذابیت دستبافتها و سایر صنایع دستی عشایر است.
سلام سحر جان سوالت خیلی به جا بود ! . راستش خود من هم اولین بار که این مطلب رو خوندم همین سوالات به ذهنم خطور کرد اما خوب تا حدودی جوابم و گرفتم و پاسخ شما رو هم داده ام که امیدوارم درست و به جا باشه !
راستی خوشحالم که خوبی ( لبخند )
سلام مریم عزیز پاسخ کامل و خوبی نوشته بودی. اما شک و ابهام من همچنان باقی ست! در میان کلامت اشاره به این موضوع داشتی که خداوند موجودات را خلق کرد به این دلیل که باید کسی می بود تا عظمتش را درک کند!! این مفهوم را به شکل های مختلف در مفاهیم دینی هم دیده ام و باز متاسفانه هنوز در ذهنم در این خصوص به یقین نرسیده ام! اگر این گفته ها را قبول کنم به نوعی شک گرفتار می شوم! در نهایت موافق نیستم که خداوند ما را خلق کرد فقط به این دلیل که شناخته شود!!
با استناد به سخن حضرت علی(ع) اینگونه نتیجه گیری کردم. وقتی در خطبه ی ۹۰ می فرمایند: خدا افکار را در عین اینکه راههای هلاکت و تاریکی ها را در نوردیده و راه اخلاص او را پیموده اند از شناسایی خود باز می دارد ... و به فکر دانایان و اندیشه سنجان عظمت و قدرتش خطور نکرده است.
و اما شک ،شک در صورتی ترسناک ِ ، که انسان درسر دوراهی تردید و یقین قراربگیرد. شکی ترسناک است که بدون فکر باشد... اما وقتی که شک آمد پشتش فکر وارد ذهن شود آن راه ، راه یقین و درستی است ... انسان بافکر معجزه میکند ...
ساعتی اندیشیدن برابر با هفتاد سال عبادت ...
دوباره پاسخت را دادم ؛ فقط یک چیز دوست ِ من ، من گفتم تمام اون مطلب در حد درک خودم بود همین ...
سلام سحر عزیز از جایی که از سخنان امام علی یاد میکنین بدون شک تواضع و فروتنی رو هم در مد نظر دارین و قادرین با انواع برخوردها و ادمها به نرمی برخورد کنین و یا لااقل کنار بیاین. اینها رو گفتم چون قبلآ از طرز برخوردهای من گله مند بودین.
ایا کلمه ی خدا به معنیی <به خود آی> و خود شناسی راهبردی برای به خدا رسیدن یا بخود رسیدن نیست؟
درود
http://www.chashteha.blogspot.com
سلام سحر خانم
من واقعا ناراحت شدم آخه می دونید منم 2 ماه بیشتر نیست که پدر بزرگم رو ز دست دادم .
روح همه پدرها شاد
من وب شما رو لینک کردم خوشحال می شم که من سر بزنید .
سلام
از لطف شما ممنونم.
روح پدر بزرگ عزیزتان شاد و قرین رحمت پروردگار
از اینکه غمگین و متآثری متاسفم، کاش میتونستم پیشت باشم و اونجوری که باید با هم حرف میزدیم. با توجه به مفاد این پست باید در 28 سال پیش حداقل 7-8 سالی میداشتی که هنوز عطر پدر یادته و در نتیجه باید دختر بیش از حد پر احساس و عاطفی ای باشی که هنوز تا این اندازه دلت پیش خاطرات اون موقع هاست.
معلوم میشه اونجورهام که فکر میکردم نمیشناختمت، و دنیای مجازی تو گسترده تر از عمر کائناته، هر جور که صلاح خسروان باشد، من هنوز پشت درم. دلم میخواست یک دعوای حسابی راه بندازم ولی وقتی نگاه به تو و دوستات میکنم با خودم میگم، با کی میخوای دعوا کنی؟ هنوز بسست نیست؟
غمگین و متاثر نیستم! و نیازی به تاسف شما نمی بینم دوست عزیز ناشناس! هر چند از دلسوزی ناخوشایند شما، سپاسگزارم.
شناخت انسان ها کار ساده ای نیست!! بیشتر دقت کنید!
علت علاقه و انگیزه ی شما به دعوای حسابی را متوجه نشدم و دلیلی برایش نیافتم! اگر در خصوص مسائل سیاسی که بازتاب اندک و موقتی در وبلاگم داشت! صحبت و یا انتقادی هست، استقبال می کنم( و یا سایر موارد) . در غیر این صورت من حریف مناسبی برای دعوا با شما نیستم!
درباره این جمله:
« کاش میتونستم پیشت باشم و اونجوری که باید با هم حرف میزدیم»
باید عرض کنم:
لطفا حد و حدود خودتون رو تشخیص بدید! اگر باز هم تکرار بشه ناچارم خلاف رسم ادب رفتار کنم و از توجه و تایید نظرات شما خودداری کنم.
روحش شاد
من هم نمی دونم فقط خاطراتش و مجبورم به خودش کادو بدم
سپاسگزارم
روح پدر عزیز و بزرگوار شما نیز شاد باشد و قرین رحمت بی کران پروردگار ...
سلام سحر عزیزم
روز پدر ... روزی که برای همه ی پدر هاست . همه ، چه اونهایی که نیستند، مثل پدر عزیز شما و مثل پدر عزیز و رفته ی من ... و چه اونهای که یه نعمت بزرگی اند برای دخترها و پسرها شون ...برای خانوادشون ...
اما نبود پدر برای دختر سخت تره خیلی ، معمولا دخترا بابایی میشن و پدر ها هم محبتشون نسبت به دختراشون چیز دیگه ایه ...
عزیز ِ من ، سحر جان مطمئنم که پد شما هم الان روحشون پیش شماست ... مهم اینه که قلبت همیشه جایگاهش باشه و ایشون توی قلب شما زنده هستن ...
روحشون شاد و یادشون گرامی ... .
نمی دونم چی بگم به شما ...
انسانهایی که پاک اند تو این دنیا وقتی میرن پیش خدا به جاهایی خوبی میرسند .. مطمئن باشید که پدر شما هم الان جاهای خوییه .. ایشون الان تو آسمون پیش خدا هستند و این خلی قشنگه خیلی ...
نبود عزیزان برای ما تلخ ... اما وقتی فکر میکنم که خدا با اونهاست ، آرامش میگیرم ...
اما بهترین هدیه ای که میشه برای ایشون داد خوندن قرآن و نمازه و ...
بغضی عمیق و غریب در گلوست ، منتظر بهانه ای است ...
چند روزی هست که دلم بهونه ی بابام و میگیره ... چیزی نمیگه اما...
سلام دوست مهربان و دوست داشتنی من
از اینکه باعث ناراحتی شما شدم بسیار شرمنده ام!
روح بزرگ و پاک پدر بزرگوار و عزیزت شاد
حکایت کوتاهی در نهج البلاغه خوندم که تاثیر زیادی در ایجاد آرامشم داشته. شاید خونده باشی. اما یاد آوریش در اینجا لطف خاصی داره!
« حضرت در تسلیت به بازماندگان مرده ای فرمودند: مرگ از شما آغاز نکرده و به شما هم پایان نمی پذیرد. آیا این دوست شما که مرده است سفر نمی کرد؟ پاسخ دادند: چرا مسافرت می کرد!
حضرت فرمود: فرض کنید به یکی از مسافرت هایش رفته است، اگر بازنگشت، شما پیش او می روید».
اون جمله ی "پیشت میبودم" رو به دیگران، اشتباه تفهیم نکنین شما که خوب میدونین نه من اونقدرها بچه ام و نه شما انقدرها مسن.
خلاف ادب؟ شما و خلاف ادب؟ دور از جونتون چنین چیزی دیگه خلاف ادب نیست، توهین به شعور ادمها فقط به این دلیل که میتونین کجاش خلاف ادبه؟
دعوای حسابی لاجرم با شما نبود، در واقع اشاره به شما و دوستاتون نشانه ی یک نتیجه گیری از حرکتی نابرابر بود که خوب قرار شد مرتکبش نشم.
استقبال شما رو در انواع و اقسامش دیدم و از صحت و سقم گفته ها و کرده هاتون با خبرم، اجازه بدین از شما تشکر کنم و در ضمن اینرو هم بگم که انتقاد در کار نیست چون من خودمو برتر از دیگران نمیدونم و به درک و شعور همه احترام میزارم و این شما رو هم در بر میگیره. لطفآ منو تحدید به جواب دادن نکنید. "در این دنیای مجازی که......!" تو فکرم این حرف کی بود؟ اگه یادم اومد بهتون میگم.
قصدم تفهیم اشتباه به دیگران نبود! شما مخاطب من بودید نه دیگران! و طبیعتا باید متوجه منظور من شده باشید! من هیچ شناختی از شما ندارم دوست عزیز! و فکر می کنم شما من را با کس دیگری اشتباه گرفته اید!!
زودتر می گفتید که با من دعوا ندارید تا بهتر و راحت تر صحبت کنیم! شاید بهتر بود در این مدت با حرف ها و کنایه هایتان آزارم ندهید تا اینگونه جبهه گیری نکنم. شفاف صحبت کردن را بیشتر می پسندم.
هر نوع انتقاد و پیشنهاد منطقی را می پذیرم و حرفهایتان را خواهم شنید. از نگاه من انتقاد کردن توهین به شعور دیگران نیست. کمک کردن به دیگران برای بهتر دیدن و بهتر رشد یافتن است.
خدا رحمت کند.....
متشکرم ...
دوباره سلام
نه سحر جان ؛نه تو باعث ناراحتی من شدی و نه اونطور که فکر میکنی من ناراحتم !اتفاقا ! خوب ِ خوبم ... شادم و شاد .. گفتم ، چند روزی هست که بهونه گیر شدم .. بیخیال ...!
*****
*****
امشب از ره میرسد بزرگ مردی چون علی (ع)
و دست میدهد به هر که فریاد برآورد مدد یا علی (ع)
عیدت مبارک عزیزم ، امیدوارم بهترین لحظات و شاد ترین لحظات پیش روی شما و خانواده ی محترم شما باشه ...
امیدوارم خود ِ بزرگ مردش شما رو به آرزوهات برسونه ...
یا علی ...
سلام
خوشحالم که باعث ناراحتی شما نشدم.
عید شما هم مبارک
پیروز و شاد باشی
یا علی
عشق است...
هو
خدا بابا رو غریق رحمت کند
می دونم هیچ وقت نمی شه فراموشش کرد
روز پدر رو به بابای آسمانی تو تبریک می گم.
ممنون بی بی جان عزیز ...
رحمت به روح پاکدلان و راستگویان.
سلام
روح آن غزیز به عرش سفر کرده قرین رحمت و غفران واسعه الهی باد
سلام
سپاسگزارم دوست عزیز ..
سلام
نمایشگاه دستبافتهای عشایر ایرانی سرشار از زیبایی و هنر ناب ایرانی است.
سلام
متاسفانه امکان بازدید از نمایشگاه را ندارم. اما می توان زیبایی و شکوه این نمایشگاه را به راحتی تجسم کرد! هنر و مصنوعات عشایری تاثیر پذیری زیادی از فرهنگ، اعتقادات و طبیعت دارد! که قطعا باعث افزایش کیفیت و جذابیت دستبافتها و سایر صنایع دستی عشایر است.
سلام سحر جان
سوالت خیلی به جا بود ! . راستش خود من هم اولین بار که این مطلب رو خوندم همین سوالات به ذهنم خطور کرد اما خوب تا حدودی جوابم و گرفتم و پاسخ شما رو هم داده ام که امیدوارم درست و به جا باشه !
راستی خوشحالم که خوبی ( لبخند )
سلام مریم عزیز
پاسخ کامل و خوبی نوشته بودی. اما شک و ابهام من همچنان باقی ست!
در میان کلامت اشاره به این موضوع داشتی که خداوند موجودات را خلق کرد به این دلیل که باید کسی می بود تا عظمتش را درک کند!! این مفهوم را به شکل های مختلف در مفاهیم دینی هم دیده ام و باز متاسفانه هنوز در ذهنم در این خصوص به یقین نرسیده ام!
اگر این گفته ها را قبول کنم به نوعی شک گرفتار می شوم! در نهایت موافق نیستم که خداوند ما را خلق کرد فقط به این دلیل که شناخته شود!!
با استناد به سخن حضرت علی(ع) اینگونه نتیجه گیری کردم. وقتی در خطبه ی ۹۰ می فرمایند:
خدا افکار را در عین اینکه راههای هلاکت و تاریکی ها را در نوردیده و راه اخلاص او را پیموده اند از شناسایی خود باز می دارد ... و به فکر دانایان و اندیشه سنجان عظمت و قدرتش خطور نکرده است.
ضمنا از اینکه از خوبی من خوشحالی، خوشحالم و ممنون
با سلام و طلب مغفرت برای آن مرحوم
بقای عمر شما باد
سلام
سپاسگزارم ...
سلام و شب بخیر عزیز ...
و اما شک ،شک در صورتی ترسناک ِ ، که انسان درسر دوراهی تردید و یقین قراربگیرد. شکی ترسناک است که بدون فکر باشد... اما وقتی که شک آمد پشتش فکر وارد ذهن شود آن راه ، راه یقین و درستی است ... انسان بافکر معجزه میکند ...
ساعتی اندیشیدن برابر با هفتاد سال عبادت ...
دوباره پاسخت را دادم ؛ فقط یک چیز دوست ِ من ، من گفتم تمام اون مطلب در حد درک خودم بود همین ...
سلام
پاسخت رو خوندم. ممنون دوست عزیز
سلام سحر عزیز
از جایی که از سخنان امام علی یاد میکنین بدون شک تواضع و فروتنی رو هم در مد نظر دارین و قادرین با انواع برخوردها و ادمها به نرمی برخورد کنین و یا لااقل کنار بیاین. اینها رو گفتم چون قبلآ از طرز برخوردهای من گله مند بودین.
ایا کلمه ی خدا به معنیی <به خود آی> و خود شناسی راهبردی برای به خدا رسیدن یا بخود رسیدن نیست؟
سلام
پاسخ مناسبی برای سوال شما به ذهنم نرسید!
ای داد
سلام سحر جان
من چه دیر رسیدم
شرمنده
ولی با همه این حرفا من هم برای پدر آرزوی میکنم همیشه قرین رحمات بی کران الهی باشد.
روحش شاد.
سلام راحله جان
از حضورت خوشحالم
سلام
آخ عزیز دلم...
*متاسفم
برای مرگ پدر
و خوشحال
که خانه اش
بهشت است
تو فقط
نگران
اقاقیها باش
دوست دارم... روح پدر عزیزت شاد
سلام
ممنون عزیزم ...
ببخشید که دیر رسیدم اینجا
هرچی ذهنم گشت برای نوشتن جز: انا لله و انا الیه راجعون نشد چیزی بنویسم
و چه چیزی عمیقتر از این؟
رحمت خدا انتها نداره
دلخوشیمون به همینه
خواهش می کنم ...
بهترین و کامل ترین رو برام نوشتید! ممنون
واقعا هیچ حرفی عمیق تر از این نیست!
دلم زنده است به همین دلخوشی ها ..
سلام دوست من
وبلاگ جالبی دارید
یه سری هم به ما بزنید نظر یادتون نره
http://www.mar.blogsky.com
سلام
ممنون ...
از آمدنت خوشحالم.
همین ...
سلام سحر جان ...
(لبخند ) به توان بینهایت ! ( لبخند )
سلام
چی بگم؟!!
بخاطر این چند روز اخیر ، شرمنده ام مریم جان!
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
هو