رضای تو

دیشب فصلی از یک کتاب را می خواندم(منبع شماره ی ۲ در مطلب قبل)، که در مورد حالات، معنویات و عبادات امام رضا(ع) بود.خضوع و خشوع، شرح تلاوت قرآن امام، شب زنده داری ها، شیوه ی عبادات و ... 

خواندن این مطالب برایم بسیار جذاب، شیرین و آموزنده بود. به یکباره سراپای وجودم لبریز از شوقی عجیب شد! انگار به راحتی می شنیدم طنین باشکوه زمزمه ها و مناجات امام (ع) با خدا را !!! و می دیدم ریختن عرق از چهره ی آن حضرت را در سجده های طولانی اش!!  

گوشه ای از مناجات امام با خدا من را به حیرت آورد، از خودم شرم کردم وقتی به عمق معنای این مناجات اندیشیدم! رضا بهشت را در رضایت خدا می بیند! رضا جهنم را بهشت موعود می داند! 

رضای تو  

خداوندا! اگر تو بخواهی مرا وارد آتشت کنی، نخواهم گفت: آن آتش جهنم است. بلکه می گویم آن همان بهشت موعود است. زیرا رضای تو برای من بهشت من است. هر جا تو مهمانم کنی من همان را رضای تو می دانم.