به کجاها برد این امید ما را !

پرواز در آسمان بی انتها ... 

پرواز در اوج ...  

آه .. باز چه زود این دل گرفت! در آن اوج آسمان ها هم! 

پروازم کوتاه بود و آرزوهایم دراز ! دلم می خواست بالاتر از کبوترها باشم! بالاتر از جو! بالاتر از آسمان اول! دورتر از زهره! دورتر از ماه! دورتر از نزدیک ترین ستاره! 

دلم می خواست عظمت کهکشان ها را به آرامی لمس و باور کنم ! دلم می خواست اهالی آسمان را یکی یکی سلام گویم و با آنها از عشق بگویم!!!  

دلم می خواست چشم هایم را ببندم و پیشانی زیباترین فرشته ی آسمان را ببوسم! 

دلم می خواست شیشه ی عطری، شاخه ی گلی و یا ... ! سوغات بیاورم برای دل های خسته و عشاق تنهای زمین! 

دلم می خواست ........

دلم می خواست .............  

    

نشد این عاشق سرگشته صبور 

نشد این مرغک پر بسته رها