علی تنهاست

یکی از بزرگترین مسائلی که در تاریخ و جامعه ی ما مطرح است اسلام و تشیع است، که بسیاری از ما بدان معتقدیم، اما آن را به درستی نمی شناسیم. به مذهبی ایمان داریم که آشنایی درست و منطقی از آن نداریم. این است که علی در میان پیروانش هم تنهاست. این است که علی در اوج ستایشهائی که از او می شود مجهول مانده است. درد علی دو گونه است: یکی درد، دردی ست که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر، دردیست که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده و به ناله در آورده است. ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند. اما این درد علی نیست! دردی که چنان روح بزرگی را به گریه درآورده است تنهائی است، که ما آن را نمی شناسیم. باید این درد را بشناسیم ، نه آن درد را (دکتر شریعتی). 

برگرفته از کتاب: اشک قلم ( زندگینامه ی دکتر علی شریعتی) / بیژن کرجالیان چایجانی